فضـائل و منـاقب و ویژگیهاى حضـرت معصـومه علیها السلام...
فضـائل و منـاقب و ویژگیهاى حضـرت معصـومه علیها السلام
از آنجا که معرفت و شناخت ائمه
طاهرین و اولیاء دین مبیـن,همان شناخت
فضائل و کمالات نفسانـى آن بزرگـواران است
نه فقط آشنایـى اجمالـى بـا زنـدگینامه
آنها, در اینجا بعد از بیان اجمالـى از
زنـدگـى کریمه اهل بیت علیها السلام مـى
پردازیـم به ذکر شمه اى از فضائل و مناقب آن
حضرت:
شرافت خانوادگى
یکـى از عالیتـریـن فضائل آن
حضـرت انتساب ایشان به بیت وحـى و رسالت و
امامت است.
او ((بنت رسول الله (صلى الله علیه
و آله و سلـم)) و ((بنت ولى الله)) و ((اخت ولى
الله)) و ((عمه ولـى الله)) است و ایـن امر
خـود سـرچشمه سایر فضائل و کمالات معنـوى و
روحانـى آن بزرگـوار مى باشد که زندگـى در
جـوار امامان معصـومى همچـون ((مـوسـى بـن
جعفر)) و ((على بـن موسى الرضا)) علیهما
السلام و بهره مند بـودن از تعالیـم عالیه
آن رهبران راه نـور و سعادت, خـود عامل
اساسى در تعالى روح و تکامل درجات علمـى و
عملـى آن حضـرت بـوده است. بنابرایـن مى
تـوان آن حضرت را الگو و نمودارى از فضائل
اهل بیت علیهم السلام دانست.
عبادت آن حضرت
بنـا به تصـریح آئه کـریمه قـرآن,
هـدف از خلقت انسـان چیزى جز عبادت و بندگـى
خداوند متعال نیست که: ((وما خلقت الجـن
والانـس الا لیعبـدون)) (ذاریات, آیه 57) آنان
که به ایـن هدف پـى بردند در راه رسیدن به
عالیترین مرتبه آن که حصـول یقیـن و
اطمینان و نفـس مطمئنه شدن است که: ((واعبد
ربک حتى یاتیک الیقیـن))(حجر, آیه 99) سر از پا
نمى شناسند و بهتریـن ساعات زندگى خود را
زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بى
نیاز مى دانند و در خلـوت شب سر بر آستان
دوست مى نهند و راز دل با محبـوب خـویـش مى
گـویند و عاشقانه با او به گفتگو مى نشینند
و به ایـن آرزو زنده اند که در حـال نماز و
راز و نیاز به ملاقات حق بشتـابنـد و مخاطب
حضـرتـش قـرار گیـرنـد که: ((یـا ایتها
النفـس المطمئنه ارجعى الـى ربک راضیه
مـرضیه)). (فجــر, آیه 28 - 27)
یکى از عالیتریـن نمونه هاى عبادت
و بندگى خدا از خاندان ولایت و امـامت,کـریمه
اهل بیت فـاطمه معصــومه علیها السلام است.
او که عبادت و شب زنده دارى هفده روزه اش در
واپسیـن روزهاى عمر شریفش, گوشه اى از یک
عمر عبـودیت و خضوع و خشـوع آن زاده عبد
صالح خدا در برابـر ذات پاک الهى است و ایـن
بیت النور(بیت النـور, همان حجره اى است که
آن حضرت در مدت اقامت هفده روزه اش در منزل
مـوسى بـن الخزرج, در آنجا مشغول عبادت بود
که هم اکنون هم ایـن حجره در میـدان میر,
خیابان چهارمردان و در کنار مـدرسه ستیه
برقرار است و مـورد تـوجه دوستـداران اهل
بیت علیهم السلام مـى باشـد) و معبـد و
محراب به یادگار مانده آن صفیه الله است که -
از برکات راز و نیـازهـاى شبـانه آن بضعه
مـوسـى علیه السلام - تـا دامنه قیامت
هدایتگر و الهام بخـش بندگان عاشق عبادت و
ولایت مى باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق که:
این جایگاه که آنـــقدر منـــور
است
ایـن سجـده گاه دختر موسى بن جعفر
است
و بـر سـر در آن مکـان مقـدس ایـن
دو بیت به چشـم مـى خـورد که:
شــده بنیــاد ایــن کـــاخ
منـــور
به پـــاس دختــر موســـى بن
جعفــر
عبــادتگــاه معصـــومه اســت
اینجا
کـــز اینــجا قــم شرافت یافت
دیگر
عالمه و محدثه اهل بیت علیهم
السلام
در فرهنگ اسلامى محدثان راستیـن
همـواره از حرمت و منزلت ویژه اى
بـرخـوردار بـوده انـد; محـدثـان و راویـان
در حفظ و حــراست از گنچینه هاى معارف و
ارزشهاى دینـى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع
و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقـش اول را
داشته اندو حامل ودایع و امانتهاى
گـرانقـدر الهى و رازدار اسـرار آل رسول
بـوده انـد.
یکـى از والاتـریـن عناوینـى که
نشان دهنده بلنـدى مرتبه علـم و آشنایـى
کریمه اهل بیت علیهم السلام با معارف بلنـد
اسلام و مکتب حیاتبخـش تشیع است; محدثه
بـودن آن حضرت مى باشد که بزرگان علـم حـدیث
بـدون هیچ درنگـى احادیث و روایات رسیـده
از آن حضـرت را قبـول و به آن استناد مى
نمایند چرا که حضرتـش جز از افراد مورد
وثـوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند و ما
درجاى خود, نمونه هایى از این روایات را ذکر
خواهیم کرد.
او معصومه است
گرچه مقام عصمت از گناه و مصون
بـودن از لغزشها ((در عیـن قدرت بـر خطـا))
مقامـى است خـاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان
به ویژه چهارده معصـوم پاک شیعه (علیهم
السلام); ولى بـودند کسانى که به دلیل طاعت و
بنـدگـى مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروى
کامل از رهروان راه پاکـى و وارستگـى به
درجه اى از تقـوى و طهارت روحـى رسیدند که
از معاصى و رذایل اخلاقى دور مانده و دامـن
روح و جان خویش را از ناپاکى ها زدودند.
فـاطمه معصـومه(علیها السلام) که
خـود پـرورش یــافته مکتب ائمه طاهریـن
علیهم السلام و یادگار صاحبان آیه تطهیر
است, نمونه عالیى از طهارت و پـاکـى است به
حـدى که خـاص و عام او را به عنـــوان
معصـومه لقب داده انـد, چنـانچه حضـرت رضـا
علیه السلام فـرمـود:
من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى.(ناسخ
التـواریخ, ج 7, ص 337)
یعنى: کسى که ((فاطمه معصومه)) را در
قـم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده
باشـد. و در یکـى از فرازهاى زیارت دوم حضرت
آمـده است که: السلام علیک ایتها الطاهره
الحمیده البره الرشیده التقیه النقیه. (انوار
المشعشعیـن,نـوشته شیخ محمد علـى قمـى,ص 211)
((سلام بر تـو اى پاکیزه و ستایـش شده,
نیکـوکردار و هدایت شده,پرهیزگار وارسته)).
کریمه اهل بیت علیهم السلام
انسان در اثر عبادت و بندگـى
خـداوند متعال مـى تـواند به جایـى بــرسـد
که مظهر اراده حق و واسطه فیض الهى گـردد;
ایـن ثمــره عبـودیت و اطاعت کامل از ذات
اقدس الهى است چنانچه خود در حدیث قدسى مى
فرماید:یابـن آدم انا اقول للشىء:کـن فیکون,
اطعنى فیما امرتک اجعلک تقـول للشىء: کـن
فیکـون.(مستدرک الـوسائل, ج 2, ص 298) یعنى: ((فرزند
آدم ... مرا اطاعت کـن تا تو را چنان نمایم که
(به عنـایت مـن) هـر آنچه را اراده کنـى
همـان شـود)).
امام صادق علیه السلام هـم مـى
فـرمایـد: العبـودیه جـوهره کنهها
الـربـوبیه. (مصباح الشـریعه, باب 100, (نقل از
میزان الحکمه))
یعنى: بندگى خداوند گـوهرى است که
نهایت و باطـن آن فرمانروایى بر موجودات
است.
اولیاء خداوند متعال که در راه
بندگـى و اطاعت گـوى سبقت را از دیگران
ربـوده و ایـن راه را خالصانه پیمـوده اند
هـم در زندگـى پربرکت خویـش و هـم بعد از آن,
منشا کرامات و عنایاتى بـوده اند که آثار یک
عمر اخلاص و وارستگـى آنها است. و از دیر
زمان آستان قـدس فاطمـى منشا هزاران کـرامت
و عنایت ربانـى بـوده است و چه قلبهاى
نـاامیـدى که سـرشـار از امیـد به فضل و
کـرم الهى و چه دستهاى تهى که سرشار از رحمت
ربـوبـى و چه انسانهایـى بریده از همه جا و
ناامید از همه کـس که با دلـى شاد و روحـى
پیـوسته به ابـدیت از درگاه پـرفیض و کرم
ایـن کـریمه اهل بیت علیهم السلام برگشته و
براى خود زندگیى براساس ایمانى مستحکـم به
ولاى اولیاء حق, بنا نهادند.
اینها همه, نشانه بزرگـى عظمت روح
آن بنده شایسته و پیـوسته به منبع فیض و کرم
بى پایان خداى فیاض و کریـم است. (نمونه هایى
از کـرامـات آن بزرگـوار به زودى ذکـر
خـواهـد شد.)
مقام شفاعت آن حضرت
شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و
رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى
لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى
را مـى پذیرد که ماذون و مجاز از طـرف او
باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره,
آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او شفاعت کند جز
به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده
مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و
بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در
راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم
السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان
خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که
هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش
شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان
شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام)).
از جمله کسانى که به شفیعه بودنـش
در روایات و آثار دینى تصریح شـده است,
فـاطمه معصـومه علیها السلام است:
امام صادق علیه السلام مـى
فرمایـد: تـدخل بشفاعتها شیعتـى الجنه
باجمعهم.(سفینه البحار, ج 2, ص 376) یعنـى: به
شفاعت او (فاطمه معصـومه) همه شیعیـانـم
وارد بهشت خـواهنـد شـد.
و در زیارت آن حضرت به ((دستـور
امام معصـوم علیه السلام)) گفته مى شود که:
یا فاطمه اشفعى لى فى الجنه. و ایـن خـود
نشان دهنده شـان و مقـام بسیار عظیـم آن
شفیعه روز جزا است چنانچه در فـراز دیگرى از
زیارت مخصـوص آمده است که: فان لک عندالله
" شانا مـن الشان".(بحار, ج 102, ص 266) یعنى
ایـن که ما از تـو طلب شفاعت مى نماییم به
خاطر ایـن است که تو در محضر الهى شان و
منزلت وصف ناپذیـر دارى, که بـر خاک نشینان
ایـن عالـم قابل تصـور نیست و تنها خـدا و
پیـامبـر و اوصیـاء طـاهـرینـش بـر آن
واقفند.
برگرفته شده از مجله کوثر ش 33